کد مطلب:95617 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:130

خطبه 120-درحکمیت












[صفحه 293]

در پاسخ اصحاب یكی از اصحاب گفت یا امیرالمومنین تو ما را از حكومت شام بازداشتی ولی بعد ما را به حكمیتی راضی نمودی... امیرمومنان گفت این بیان شما به خاطر عقده های دورنی شماست و من شما را به جنگ با دشمن امر كردم شما تن در ندادید در حالی كه خداوند در جهاد با دشمن خیری قرار داده است. اگر می ماندید و استقامت می كردید من شما را براهی مطلوب هدایت می كردم. اگر كجی می نمودید من شما را به تعزیر به راه راست می آوردم. و اگر سر بازمی زدید خود ابزار كار را تدارك می دیدم و مردانی با ایمان و سلحشور را برای غلبه بر دشمن برمی گزیدم. ولی من هر بامداد كه از شما مدد خواستم خود از دیگران یاری می جستید در این حال من چگونه می توانستم بر دشمن غلبه نمایم. صحابه گفت پروردگارا... طبیبان این دردهای جانكاه اجتماعی چنان شده اند كه بخواهند با طناب پوسیده از چاه عمیقی آب بكشند. امیرمومنان فرمودند: آنها كه دعوت به اسلام را با اخلاص قبول فرموده اند و قرآن خوانده و بدان عمل می كنند، دین خدا را محكم و استوار ساخته اند. اینان در معركه جهاد، به شتران شرور سوار شدند، شمشیرهایشان را از غلاف بیرون كشیدند و دلیرانه جنگیدند، برخی شان هلاك

شدند و برخی نجات یافتند و چنان بود كه زنده ها شادباش نمی گفتند و كشته ها را تعزیت نمی خواندند... آنها از خوف خدا چشمانشان اشك آلود بود و لبهایشان از دعا در حركت آنها برادران من بودند كه در راه خدا می جنگیدند. شایسته است كه ما نیز راه آنها را طی كنیم تا چون تشنگان به آب زلال دست بیابیم... و گرنه شیطان ما را به گمراهی می كشاند تا از دین خارج سازد تا به جای سعادت و نیكبختی جمعی، تنهایشان و دلهایشان از هم جدا بماند و به رسوایی و فتنه و فساد روی آورند. ای اصحاب من، نصایح مرا بپذیرید، من ناصح بی غرضی هستم سرمایه شما برای تجارت دنیا و آخرت رستگاری است.


صفحه 293.